مقاله هوش نوآوری و تصمیم گیری کارآفرینانه در شرایط عدم قطعیت عمی
مقاله هوش نوآوری و تصمیم گیری کارآفرینانه در شرایط عدم قطعیت عمیق تحت فایل ورد (word) دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله هوش نوآوری و تصمیم گیری کارآفرینانه در شرایط عدم قطعیت عمیق تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله هوش نوآوری و تصمیم گیری کارآفرینانه در شرایط عدم قطعیت عمیق تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله هوش نوآوری و تصمیم گیری کارآفرینانه در شرایط عدم قطعیت عمیق تحت فایل ورد (word) :
چکیده:
عصر حاضر، عصر تغییر و تحول است. مجموعه تغییرات و تحوت سیاسی، امنیتی، اجتماعی و فناورانه، از یک سو مسـایل پـیش رو و از سـوی دیگـر الزامات مواجهه با آنها را دگرگون ساخته و جوامع مدرن را با مسایل پیچیده تصمیم گیری مواجه نموده است. در چنین شرایط محیطی کـه نیروهـای متعدد و عدم قطعیتهای فراوانی دخیل هستند، تصمیمات ممکن است بسیار مخاطرهآمیز
و نامطمئن بوده و در بسـیاری مواقـع هـیچ تضـمینی بـرای موفقیت آنها وجود ندارد. در این میان نقش تصمیم گیری کارآفرینان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کارآفرین به عنوان تصمیم گیرنـده در سـازمان های بزرگ و یا شرکت های دانش بنیان با تاکید بر نوآوری و خقیت به چالش با فضای پرابهام پرداخته و باعث توسعه و پیشرفت مـی گـردد. یکـی از کارراهه های تصمیم گیری کارآفرینانه هوش نوآوری است که با بکارگیری آن، تصمیم گیرنده قادر خواهد بود تصمیماتی کاربردی و مفید را
اتخاذ کرده و بهره وری را افزایش دهد. هم چنین گرفتن تصمیمات درست و مناسب در پیچیدگی و عدم قطعیت محیطی در کم ترین زمان، موجب برتری سـازمان در میان رقبا می گردد. در همین راستا تحقیق حاضر به بررسی ویژگی های تصمیم گیری کارآفرینانه و نحـوه کاربسـت هـوش نـوآوری در سـازمان هـا پرداخته است.
کلیدواژه ها: تصمیم گیری، کارآفرین،
عدم قطعیت عمیق، ویژگی های شخصیتی کارآفرینان،هوش نوآوری
-1 نویسنده مسئولدانشجوی دکتری مدیریت منابع انسانی
مقدمه:
تصمیم گیران همواره بر اساس نتایج تصمیماتی که اتخاذ می کنند مورد قضاوت قرار می گیرند. بنابراین بـه منظـور پاسـخ گـویی بـه شرایط پویای بازارهای امروزی و اتخاذ تصمیمات موثر نیازمند افزایش قابلیت و دقت در مـدل هـای مـورد اسـتفاده جهـت تصـمیم گیـری هستند. عوه بر این، رشد سریع اقتصادی و فناوری در چند دهه اخیر زندگی بشر را به شدت متحول کـرده و جوامـع مـدرن را بـا مسـایل پیچیده تصمیم گیری مواجه نموده است. هم چنین گستردگی فعالیت های
اقتصادی سیستم های تصمیم گیری را آشـوبناک کـرده اسـت. بنابراین اتخاذ تصمیم مناسب مشکل تر شده است؛ چرا که از طرفی حجم اطعات در اختیار تصمیم گیرندگان بسیار بیشتر شده اسـت و از طرف دیگر در دسترس بودن و توزیع این اطعات در سایر سطوح، برتری تصمیم گیرنده را از بعد در اختیـار داشـتن اطعـات نسـبت بـه سایرین به چالش کشیده است. در چنین محیطی تصمیم گیرنـدگان بـرای اسـتفاده بهینـه از موقعیـت هـای موجـود و حضـور پـر رنـگ و پیروزمندانه در میان رقبا
از رویکردهای کارآفرینی استمداد می گیرند. به عوه پیچیدگی و ابهام دنیای سازمانی امروزی ایجـاب مـی کنـد که مدیران هوش نوآوری بایی داشته باشند. دارا بودن این نوع هوش توانایی حل مسئله را در مدیران بهبود می بخشـد. تصـمیم گیـری و حل سریع مساله ، توانایی یادگیری سریع و توانایی تطبیق با ملزومات محیطی از مزایای برخورداری مدیران از از این نوع هـوش اسـت . در این راستا، آزادی از قید و بند حجم گسترده اطعات، نیازمند شناخت چگونگی فرایند تصمیم گیری و استفاده بهینه از تفکر خـق و تفکـر ارزشی و استفاده از فنون و تکنیکهای تصمیمگیری خواهد بود.
تصمیم گیری:
تصمیم به معنای انتخابی خودآگاه است که به شخص این امکان را می دهد تا بر اساس امکانات و شرایط ایجاد شده و منابع موجـود و طرز تفکر مربوط به مجموعه تحت امر، یک گزینه مطلـوب تـر را از میـان سـایر گزینـه هـا انتخـاب کـرده و اجـرا کنـد.( ولیونـد زمـانی و دیگران،(1391 ماسیه((1987 به نقل از سعادت تصمیم گیری را طریقه عمل و حرکت در مسیری خاص که آگاهانه بوده و برای رسیدن به یک هدف مطلوب از میان راه های گوناگون انتخاب شده است، تعریف می کند.در این تعریف سه مفهوم اصلی وجود دارد. انتخـاب راهـی از میان راه های گوناگون، تجزیه و تحلیلی که منجر به انتخاب راه می شود و در نهایت قصد و نیتی که برای رسیدن به یک هدف خاص وجود دارد.
( سعادت، (1372 تصمیم گیری گام اساسی در بسیاری از برنامه های مهم سازمان مانند مدیریت، برنامه ریـزی مـالی، ارزیـابی و ارائـه محصول می باشد. در بسیاری از موارد تصمیم گیری به منظور انتخاب یک یا چند اولویت از میان اولویت های با رتبه با در انتخاب اسـت.( چن و دیگران، (2012 بنابراین تصمیم گیری فرایندی است که برای حل مسئله و یا انجام فعالیتی در بین سایر فعالیت هابه انتخاب دسـت
می زنیم. اهمیت تصمیم گیری به اندازه ای است که برخی نویسندگان سازمان را شبکه تصمیم گیـری و مـدیریت را عمـل تصـمیم گیـری تعریف کرده اند.(اکرامی و دیگران، (1389 به طور کلی معیار تصمیم گیری، ارزیابی گزینه هاست. معیارهای ارزیـابی معمـو دیـدگاه هـای اقتصادی و غیر اقتصادی است و اگر یکی از گزینه ها در ظاهر، از همه جهات برتر باشد، درباره تصمیم نیازی به
بحث نیست.(سـاتو، (2014 پایه و اساس تصمیم گیری دانش است، اما نکته قابل تامل تناقض و بحث برانگیز بودن دانش می باشـد. دانـش در انـواع تصـمیمات و خـط مشی های مورد نیاز روشن کننده راه بوده و به وسیله بررسی روش های مختلف متناسب با نیازها که فرموله و بیان شده است، مـی تـوان از آن استفاده کرد.(اوبرین، (2014 اساسی ترین عاملی که بر تصمیمات فرد اثر می گذارد، باورهای وی و سپس شرایط محیطی خاص مسـاله و موضوع مورد بررسی است.بنابر
این تصمیم گیری، مسئولیت اصلی همه مدیران می باشد و آن عبارت از فرایندی است که نه تنها منتهـی بـه اتخاذ تصمیم، بلکه منتهی به اجرا نیز می شود. به عبارتی، تا زمانی که تصمیم گیری به عمـل تبـدیل نشـده اسـت، بـه جـز تصـورات چیـزی نیست.( میسکل، (1382 بر همین اساس یکی از مسائلی که در تصمیم گیری اهمیت بسیاری پیدا می کند محیط تصمیم گیری است.
محیط تصمیم گیری
یکی از مسائل مهم و موثر در تصمیم گیری شرایط و محیطی است که تصمیم گیری در آن اتفاق مـی افتـد. محـیط تصـمیم گیـری بـه مجموعه اطعات، آلترناتیوها، ارزشها و ترجیحاتی که در هنگام
تصمیم گیری با آن سر و کار داریم اطق می گردد. (هـریس،(1998 در هـر تصمیم گیری هوشمندانه ای باید با تمرکز بر ارکان تصمیم مبنایی منطقی و عقنی برای تصمیم سازی و تصمیم گیری و در نهایت تـدوین و اجرای اقدامات و برنامه ها فراهم شود.روشن است که هیچ تضمینی برای دسترسی بـه اطعـات کامـل دربـاره ایـن متغیرهـای کلیـدی در تصمیم های مهمی که فراروی
برنامه ریزان قرار می گیرد وجود ندارد و بنابراین شناخت و آگاهی کامل و کافی از این متغیرهای کلیـدی در دنیای واقعی بسیار دشوار است. به هر حال باید به کمک روش ها و ابزارهای موجود به درکی عمیق و جامع از تک تک این متغیرهـا دسـت یافت. تحقیقات نشان می دهد که افزایش
غربالگری و پردازش اطعات در مرحله تصمیم گیری باعث افزایش قابل محظه میزان موفقیـت می شود.( هنسلر، (2011 نویسندگان مختلف در بررسی و تحقیق محیط از ابعاد مختلفـی ماننـد سـرعت تغییـر، پیچیـدگی، ابهـام و غیـره استفاده کرده اند. بررسی دیدگاه های گوناگون، درکی عمیق تر از محیط تصمیم گیری و راه کارهـای مواجهـه بـا آن ارائـه داده و شـناخت تصمیم گیرنده را در انتخاب گزینه مطلوب کامل تر می نماید. انواع محیط از نظراِمِری و ترست عبارتند از:
محیط ساده : محیط آرام و با ثبات است .در این محیط عوامل مثبت (یعنی فرصت های مناسب بـرای سـازمان ) و عوامـل منفـی (یعنی مسایل مشکت و دشواری ها و عواملی که سازمان را مورد تهدید قرار می دهد و بـرای آن خطـر آفـرین اسـت ) بـه طـور یکنواخت توزیع و در محیط پراکنده می شوند در نتیجه برخورد باآنها صرفابر حسب اتفاق و تصادف خواهد بود در چنین محیطی مدیر مجبور است که بیشتر بر اساس آزمون خطا عمل کند همچنین در این محیط حرکات تاکتیکی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
محیط پیچیده: محیطی است که هنوز ثبات و آرامش در آن وجود دارد ولی محیطی است با پیچیـدگی بیشـتر زیـرا در اینجـا بـر خف محیط نوع اول که عوامل مثبت و منفی مستقل از یکدیگر و با توزیع یکنواخت در محیط پراکنده شده اند می باشد.
محیط آشوبناک: محیطی است که پیچیدگی آن بیش از دو محیط قبلی است و محیط آرامش خـود را از دسـت داده اسـت .زیـرا اینک رقبا وجود دارد و می توانند در مقابل حرکات تاکتیکی و استراتژیکی ما واکنش داده به نوبه خود برای بهـره وری و اسـتفاده از مزایای موجود در محیط حرکاتی نماید که مارا مجبور به عکس العمل و پاسخگویی نماید.
محیط با عدم قطعیت عمیق: محیط متطم و متشنجی که دشوار ترین موقعیت برای تصمیم گیری است در این محـیط تغییـر و تحوت نهادی و خود جوش بوده است و از درون محیط برمی خیزد . بـه طـور کلـی “عـدم قطعیـت عمیـق” زمـانی اسـت کـه تحلیلگران موارد زیر را نمیدانند یا نمیتوانند درباره آنها به توافق برسند:
• مدلهای مناسب برای نمایش نحوه ایجاد مجموعه وضعیتهای آینده، سیاستها، و روابط بین آنها
• توزیعهای احتمال مرتبط با تغییرات
• نظام ارزشی
اگر نتوان مجموعه وضعیت های آینده یا مجموعه سیاست ها را روشن ساخت و مرز های آن ها را تعیین کرد آن گـاه پیـدا کـردن یـک معیار مناسب برای تصمیم گیری دشوارتر و عدم قطعیت عمیق تر می شود. همچنین اگر فرد یا گروه تصمیم گیرنده مجموعه همه سیاست هـا، راهکارها، یا گزینه ها را پیشاپیش نداند، آنگاه نمیتواند تاسفهای نسبی خود را تعیین کند(کینی،.(1385
درک مفروضات معرفت شناختی و اساسی پارادایم عدم قطعیت محققان و پژوهشگران را قادر خواهد ساخت تا نسبت به تصـمیم گیـری در محیط های سرشار از عدم اطمینان مطالعه دقیق تری ارائه دهند.
به بیانی دیگر در مطالعه تصمیم گیری به بررسی تفاوت های تصمیم گیری افراد به عنوان یکی از زیربنایی ترین تفاوت های رفتـاری ایشـان توجه می شود. تصمیم گیری در مدیریت و علوم اداری که یکی از پویاترین شاخه های علوم انسانی می باشد نیز به شدت مورد توجه اسـت( الوانی،.(1385 از آن جایی که تصمیم گیری درشرایط عدم قطعیت محیطی نیازمند شناخت و بررسـی محـیط پویـای امـروزی و اسـتفاده از نوآوری و خقیت می باشد، در ادامه به بررسی مفهوم هوش نوآوری به عنوان عامل تاثیرگذار بر تصمیم یری پرداخته شده است.
هوش نوآوری
نوآوری
در محیط متغیر و دانش محور کنونی تنها سازمان های نوآور می توانند موجودیت خود را حفظ کرده و به نیاز هـای مشـتریان و ذی نفعـان در اسرع وقت پاسخ دهند. در واقع می توان گفت که سازمان های نوآور بهتر و سریعتر از سایر سازمان ها می تواند به چالش هـای محیطـی پاسخ دهند. نوآوری را می توان فرآیند ایجاد تعییرات نو، سازنده و موفق در بازار تعریف کرد. نوآوری پنجره ای از فرصت هـای جدیـد را بـه روی سازمان می گشاید به همین دلیل زم است که سازمان ها فعالیت های نوآورانه را در دستور کار خـود قـرار داده و منـابع و محـدویت های موجود در این زمینه را شناسایی و درصدد بهبود منابع و رفع محدودیت ها برآیند. نوآوری در مباحث سـازمانی، جـزء یکـی از وظـایف مهم مدیران در برنامه ریزی است. در فرآیند سازمانی، مدیران باید برای برنامه ریزی و عملیات سازمانی که در پیش رو دارند، همواره خـق و نوآور باشند؛ زیرا سازمان با محیط پیرامون خود تعامل دارد و تأثیرات فراوانی از محیط می پذیرد. محیط می تواند سازمان ها را با چـالش هـا و
تهدیدات جدی مواجه سازد، به همین دلیل سازمان ها، همواره در فرایند برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف مطلوب نباید ایستا باشند. بلکـه با پویائی می توانند به طور فعال با محیط خود به تعامل بپردازند و به این طریق، حیات سازمان ادامه یابـد. ایـن پویـائی سـازمان هـا و ادامـه حیاتشان مرهون نوآوری در برنامه های سازمانی است. نوآوری در لغت به معنای اختراع، ابداع، ابتکار و بدعت
گذاری مـی باشـد و در اصـطح مدیریتی و سازمانی، فرایندی است که به ساختن چیزی تازه می انجامد. به بیان دقیق تر، نظریـه ای جدیـد در فراینـد تولیـد کـهمعمـوً بـا نوآوری هایی در اجرای وظیفه های عملیاتی همراه است.( زاهدی، (1376 در واقع، نوآوری تبدیل خقیت و اید ه های نو بـه عمـل و نتیجـه است. پشتوانه اصلی نوآوری در همه ابعاد آن داشتن و ارائه اید ه های نو اسـت.
( ونگلـیم، (2004غالبـا نـوآور یهـا از جسـتجوی آگاهانـه و هدفمند به دنبال فرصتهای جدید حاصل میشوند و این فرایند با تحلیل این فرصت ها آغاز مـی شـود .( کوراتکـو،(2001 نـوآوری فراینـدی پیچیده و سیستمی است که بسته به شرایط و نوع سازمان، میتواند گام ها یا توالی آنها متفاوت باشد. با این وجـود فراینـد کلـی نـوآوری در شکل عام خود شامل گام های زیر است:
شناخت نیاز بازار (مشتری / کاربر) یا فرصت تکنولوژیک
تغییر تکنولوژی موجود یا پذیرش تکنولوژی که برآورنده نیاز یا فرصت باشد .
خلق محصول یا خدمت جدید (اختراع) در صورت لزوم
ارائه تکنولوژی ]و محصول یا خدمات جدید[ از طریق تجاری کردن آنها
فرایند نوآوری پیوند دهنده پروژه، اختراع، توسعه و انتقال تکنولوژی با یکدیگر است. در هر یک از این گام ها، ایده ها و مفاهیمی آفریده می شود. اما فرایند نوآوری هنگامی تحقق می یابد که این گام ها در پایان به بهره برداری و تجـاری کـردن یـک محصـول، فراینـد یـا سیسـتم پیشرفته تر بیانجامد. هر پروژه نوآوری معمو با یک ایده آغاز میشود که غالبا شامل نوعی راه حل فنی برای نیـاز جـاری یـا آتـی مشـتری است. پس از پیشنهاد ایده، مرحله جستجوی منابع قرار دارد تا این ایده به تحقق بپیوندد. هر ایده، بسته به پیچیدگی آن، برای شکوفا شدن ممکن است از چند روز تا چند سال تش و کار نیاز داشته باشد. این مرحله شکوفایی ایده را توسعه محصول مینامند. وقتی یـک محصـول توسعه یافت، برای تولید و عرضه آن تصمیم گیری میشود و در ادامه نیز ممکن است به توسعه بعـد از عرضـه (بهبـود محصـول و (… نیـاز باشد.( نظری زاده، (1382 در سطح کن و عمومی نوآوری به عنوان چیزی که ارزش افزوده را تعیین می کند نامیده می شود. نوآوری برای کارکنان، سازمان و حتی جامعه مزایایی را به وجود می آورد.( تاباس و برانووا، (2014
تعریف هوش نوآوری
با وجود عقه بسیاری که به تکمیل مفهوم هوش وجود دارد، هنوز حجم وسیعی از مغز و هوش آزمایش نشده است.(ریدر، ند، (2002
به گفته ( Golovatchev & Budde,2010 )یکی از انواع هوش، هوش نوآوری است که عبارتست از روش هوشمند برای ارزیابی فن آوری با توجه به پتانسیل نوآوری موجود در خود برای دستیابی به حداکثر سود. هوش نوآوری ارائه اطعات مربوط به نوآوری و ارزیابی تاثیر آنها بر سازمان است. هدف از هوش نوآوری شناسایی فناوری و ارزیابی آن به منظور توسعه نوآوری می باشد. هوش نوآوری برای انجام صحیح کارها مورد نیاز بوده و انتظار می رود که استفاده از آن موجب بهبود عملکرد سازمان شود. درلی و آلتون برای هوش نوآوری مدلی
ارائه کرده اند که در آن برد هوش نوآوری را به صورت بررسی پتانسیل نوآوری تعریف کرده اند.(درلی و آلتون،(2013
به طورکلی سه مجموعه از متغیرها وجود دارند که می توانند نوآوری را ایجاد کنند. آن ها بـه سـاختار سـازمانی، فرهنـگ و توانـایی منـابع انسانی مربوط می شوند. (آزاد، ارشدی،(1388 نوآوری فردی، با تشخیص مسأله و ارائه ایده ها یا راه حلهای جدیـد و قابـل قبـول آغـاز مـی شود.(اردکانی و دیگران،(1392 عوامل فردی، شامل مؤلفه های مهارت و توانـایی هـای فـردی، انگیـزش و ویژگـی هـا ی شخصـیتی اسـت. آمابیل((1988 می گوید، آنچه فرد می تواند انجام دهد، به مهارت و توانایی مرتبط با خقیت و شغل او بستگی دارد. به نظـر ولـر((1973 عملکرد نوآورانه افراد به انگیزش، توانایی و مهارت آنان وابسته است. مورل و بولی((2005 توجه به توانا یی ها ی خقانه و ایـده پـرداز ی و قدرت ارائه طرح افراد را خاطر نشان می نماید. تحقیقات پلز((1966 نشان داد که محققین، توانایی کارکرد هم زمـان روی طیـف وسـیعی از فعالیت های تحقیقاتی؛ توانا یی جذب قو ی ای ده؛ توانا یی کسب مهارت در چند حوزه را دارند. از دیگر مؤلفـه هـایمـوثرِ عوامـل فـردی، ویژگی های شخصیتی است. شخصیت از نظر مورفی((1991 شامل مجموعه ای از ویژگی ها و صفات فرد است کـه الگوهـاینسـبتاً پایـدار پاسخ وی به موقعیت ها را تعیین می کند . به نظر گلدربرگ((1992 افراد وظیفه مدار توانایی تمرکز بر چند هدف و سخت کـوش ی بـر ای رس یدن به آن را دارند . از نظر سیکشنت مایهل هی((1996 ویژگی هـا ی شخصـیتی، خقیـت را تسـهیل؛ و بـه نظـر اسـتنبرگ((1999 ویژگی های شخصیتی مثل خطر جو یی، پشتکار، بردبار ی و خود کارآمد ی در خق شدن افراد موثر است. ( صادقی و دیگـران،(1390 بـه گفته کوارتکو و هوگت((2001 غالبا نوآوری ها از جستجوی آگاهانه و هدفمند به دنبال فرصت های جدید حاصل می شوند و ایـن فرآینـد با تحلیل این فرصت ها آغاز می شود. (ضرغامی و دیگران،(1391 بر همین اساس روان شناسان ویژگی های افراد خـق و نـوآور را بـه ایـن ترتیب برشمرده اند:
استقل: فرد خق عقاید و اندیشه های خود را وابسته به افکار دیگران نموده اند و در افکار و کارهای خویش از اسـتقل بـایی برخودار است.
ریسک پذیری: فرد خق اهل خطر کردن است و ماجراجویی را دوست دارد در برخورد با مسائل و مشکت جرات بیشر به خرج می دهد و معمو نگران شکستهای احتمالی خود نیست.
کنجکاوی وعقه به کارهای پیچیده: از سطوح ظاهری یک سلسله فراتر رفتـه و موشـکافی نمـودن و در حـل مشـکت پیچیـده انرژی زیادی صرف میکند.
تحمل ابهام: برای فرد خق مواجه شدن با ابهامات یک مبارزه محسوب می شود و نوعی لذت به دنبال دارد.
انعطاف پذیری: اگر او در جریانات حل مسئله با پاسخی برخورد کند مسیر فکری خود را به سهولت تغییر داده و آن موضـوع را از زاوایا و ابعاد دیگری بررسی نموده و افکار و راه حلهای متنوع را به کار می گیرند و همواره جایی برای تغییـر و تحـول بـاقی مـی گذارد.
اعتماد به نفس با: او نسبت به خود و توانمندی هایش آگاهی دارد و معتقد است که ایده ها و نظراتش ارزشمند هستند.
ابتکاری و تخیل قوی و حساسیت: ایده های او معمو با ایده های دیگران بسیار متفاوت است و در مواردی که دیگران به راحتـی و روز مرگی از آن می گذرند ذهن خیال پردازی قوی دارد.
تردید: اغلب بسیاری از قوانین رایج جامعه برای او بی سوال باقی می گذارند این مشکوک بودن و عدم اعتماد فرد خـق معمـو ناشی از عقه درونی او به تغییر اصح امور عادی و خلق ایده های بهتر است. (سلیمانی, 1384 و طالب بیدختی,(1383 به نقـل
از (نبی پور افروزی، درویش متولی، (1392 از سویی همان گونه که می دانیم سرآغاز و منشا پیدایش نـوآوری بـا مفـاهیمی هـم چون کارآفرینی گره خورده است. لذا در این تحقیق برای درک عمیق تر فضای تصمیم گیری و ویژگـی هـای تصـمیم گیـری در چنین محیطی به بررسی ویژگی های کارآفرین به عنوان تصمیم گیرنده پرداخته شده است.
کارآفرین
تعریف کارآفرینی
واژه کارآفرینی واژه ای است نو که از معنی کلمه اش نمی توان به مفهوم واقعی آن دست یافت . این واژه در اصل از زبـان فرانسـه بـه دیگر زبان ها راه یافته است . به طور کلی علیرغم این که کارآفرینی از ابتدای خلقت بشر و همـراه بـا او در تمـام شـئونات مختلـف زنـدگی انسان حضور داشته ومبنای تحوت و پیشرفت های بشری بوده است با وجود تعاریف زیاد متنوع هنوز مفهـوم و ماهیـت اصـلی کـارآفرینی شناخته شده نیست و نمی تـوان تعریـف اسـتاندارد و جـامعی از آن بـه دسـت آورد.( احمـدپورداریانی، (1379 کـارآفرینی در میـان سـایر شاخه های علوم انسانی حوزه جوانی تلقی می شود. گوستافسون به نقل از کوپر (2003) اشاره می کند اولین دوره های آموزشـی کـارآفرینی توسط پیتر دراکر در دانشگاه نیویورک برگزار شد و اولین کنفرانس مربوط به پژوهش هـای کـارآفرینی در سـال 1970 در دانشـگاه پـردو.( گوستافسون،(2006
به نظر ساویر ( (1958 کارآفرینی را می توان در دامنه وسیعی از وظایف مشاهده نمود. این وظـایف مـی توانـد شـامل نـوآوری محـض تـا کارهای معمولی باشدو کارآفرینی را نه تنها به طور مستقل و فردی بلکه در تمام سازمانهایی که در آنها تصمیم گیری های متهورانـه اتخـاذ می گرددو بر ترکیب و تخصیص منابع در شرایط بی ثبات تاثیر می گذارد می توان یافت.(برکهاس، (1982
تعریف کارآفرین
لینشتاین ( (1986 کسی را کارآفرین می داند که با اجتناب از بی کفایتی هایی که دیگران دارند به کامیابی دسـت مـی یابـد.ویژگـی عمده دیدگاه وی آن است که تاکید می ورزد در دنیای واقعیات ، کامیابی استثنا است و شکست قاعده می باشد.( احمدپور، (1379 امیـت و دیگران عقیده دارند که کارآفرینان افرادی هستند که نوآوری می کنند، فرصت های تجـاری را شناسـایی و خلـق و ترکیبـات جدیـدی را از منابع ارائه می نمایند تا در محیط عدم قطعیت از این نوآوری ها سود کسب کنند .
دیوید مک کران و اریک فنیگان، کارآفرینان را افرادی نوآور، با فکری متمرکز و به دنبال کسب توفیق و مایل بـه اسـتفاده از میانبرهـا مـی دانند که کمتر مطابق کتب کار می کنند و در نظام اقتصادی شرکت های نوآور، سودآور و با رشـدی سـریع ایجـاد مـی نماینـد.( احمـدپور، (1377 کارآفرینان افراد مسئول ایجاد نوآوری در جامعه می باشند و کارکرد آنها کشف و شناخت فرصت های جدید و اسـتفاده از آن هـا در ایجاد نوآوری در جامعه می باشد.
رویکردها در مطالعه رفتار کارآفرینان
از آنجا که سطح تحلیل در علم روان شناسی مطالعه فرد می باشد. رویکرد روان شناختی در تحقیقات کارآفرینی نیز بـه بررسـی فـرد
کارآفرین و مطالعه نحوه عمل می پردازد. در طول بیش از 50 سال تحقیقات کارآفرینی، پژوهشگران فراوانی، به مطالعه کـارآفرین در سـطح فردی پرداخته اند. این تحقیقات را می توان از نظر تاریخی در سه گروه زیر دسته بندی نمود :(گوستافسون، (2006
• رویکرد ویژگی های شخصیتی
• رویکرد مدل های رفتاری
• رویکرد شناخت کارآفرینانه
در ادامه هر یک از گروه ها به اختصار شرح داده می شود.
کلمات کلیدی :